جدول جو
جدول جو

معنی خر پنو - جستجوی لغت در جدول جو

خر پنو
کسی که با خر بار را جا به جا کند
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَ پَ)
نام شیر خشت در پل زنگولۀ کجور. رجوع به شیر خشت در این لغت نامه و جنگل شناسی ساعی ج 1 ص 278 شود
لغت نامه دهخدا
جانوریست از شاخه بند پاییان از رده سخت پوستان دارای چنگالهای بلند که در آب زندگی کند و در خشکی هم راه رود و بیک پهلو حرکت نماید پنجچا سرطان
فرهنگ لغت هوشیار
بلبل کر، گیاهی است که در کوهستان روید، کر ناشنوا، بلبل کر
فرهنگ گویش مازندرانی
بلبل، ورجه ورجه، به هم ریختن و زیر و رو کردن جایی
فرهنگ گویش مازندرانی
گرداندن کفگیر در ظرف غذا به هدف آمیختن مواد آن
فرهنگ گویش مازندرانی
کره خر، خر خرو
فرهنگ گویش مازندرانی
نام مرتعی در کجور
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی گنجشک که به طورمعمول هفت تخم می گذارد که یکی از آنان
فرهنگ گویش مازندرانی
گذرگاه خر، مسیر عبور الاغ
فرهنگ گویش مازندرانی
چوب نازکی در نخ ریسی که نورد (naard) را نگه می دارد
فرهنگ گویش مازندرانی